در مورد خودم فکر میکنم آدم خود ساختهای هستم - من براساس این پندار کار میکنم. حتی در مورد خودم فکر میکنم به رغم تحصیلات بسیار خوبی که داشتهام _برکلی، شیکاگو، هاروارد_ ولی خودآموز بودهام. با همهی اینها فکر میکنم اصولا خودم یاد گرفتهام. هرگز شاگرد با دستپروردهی کسی نبودهام، کسی مرا راه نیانداخته است، بهخاطر اینکه، عاشق، همسر یا دختر کسی بودهام نیست که «کاری برای خودم دست و پا کردهام». هرگز هم انتظار نداشتهام که غیر از این باشد. البته فکر نمیکنم کمک گرفتن هم چیز بدی باشد. اگر میتوانید کمک بگیرید خوب است. ولی این را دوست دارم که خودم همهی کارهایم را انجام دادم. فکر میکردم مجبورم و با آن چالش کردم. و از این که اینطور کار میکردم به هیجان میآمدم.
.
ایدهام جلوتر و جلوتر رفتن است، آغازهای نو و برنگشتن به خاستگاهها.
...فکر میکنم باید تفاسیر کاذب و عوامفریب را از بین ببریم...
.
وظیفهی نویسنده توجه به جهان است، ولی مسلما این وظیفه آنطور که من برای خودم تعریف میکنم همچنین برقراری رابطهای تهاجمی و خصمانه با دروغ و کذب به هر شکلی است... و این که باید کاملا آگاه بود که این وظیفه پایانی ندارد چون هرگز نمیتوانی به دروغ یا آگاهی کاذب یا نظامهای تفسیر پایان دهی. ولی همیشه باید آدمهایی در هر نسل باشند که به چنین چیزهایی حمله کنند و این همان چیزی است که مرا در مورد اکثر جاهای دنیا که هر انتقادی از جامعه فقط از طرف خود دولت مطرح میشود، ناراحت میکند. فکر میکنم همواره باید آدمهای آزاد و مستقلی وجود داشته باشند که هرقدر هم دونکیشوتوار تلاش کنند که چند سر بیشتر قطع کنند، تلاش کنند تا توهم و کذب و عوامفریبی را نابود سازند _و چیزها را پیچیدهتر کنند چون گرایش عجیبی به سادهسازی چیزها وجود دارد. اما برای من بدترین احساس این است که با چیزهایی که قبلا گفتهام و نوشتهام موافق باشم_ این مرا بیشتر از هر چیزی آزار میدهد چون به این معنا است که دیگر از فکر کردن افتادهام.(صفحهی ۱۳۸-۱۳۹)
گفتوگوی رولینگ استون. سوزان سانتاگ. ترجمهی فرشیده میربغدادآبادی. نشر حرفه نویسنده
از ماجراهای اداره...
ما را در سایت از ماجراهای اداره دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : zahrapurjafarian بازدید : 15 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 11:36